نتایج جستجوی عبارت «شهدای عملیات رمضان» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید علی اصغر تمنادار
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید علی اصغر تمنادار »
علی‌اصغر، 1335/7/20 در یک روز پاییزی، طراوت بهار را به خانواده مذهبی، کشاورز و زحمتکش خود به ارمغان آورد. تحصیلات ابتدایی را در دبستان امیر‌کبیر نی‌ریز و راهنمایی را در مدرسه بزرگی و متوسطه را در دبیرستان احمد نی‌ریزی با موفقیت پشت سر گذاشت. همزمان با درس، به کار کشاورزی نیز مشغول بود و اوقات فراغت خود را با کار در مزرعه می‌گذراند. شروع دوران سربازی او همزمان با درگیری‌های اوایل انقلاب اسلامی بود. پس از گذراندن چندین...
رویای شهادت
دانشنامه دفاع مقدس »
آقای شریف شبانی از رزمندگان شهر مشکان نقل می‌کند که: قبل از شروع مرحله دوم عملیات روی خاکریز نشسته بودیم‌. بچه‌ها با هم شوخی می‌کردند‌‌ و بعضی از آنها می‌گفتند: شاید ما شهید شویم از ما دلگیر نباشید‌ و ما را حلال کنید‌. یکی از برادر‌ها به نام آقای حسین راحتی‌ که خیلی شوخ طبع بود‌، گفت: بچه‌ها من از این عملیات بر نمی‌گردم. به او گفتم: چطور فهمیدی‌، گفت دیشب خواب دیدم و مطمئن شدم که شهید می‌شوم‌!...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید مرتضی یاراحمدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
۱۳۴۳/۴/۱۷ مژده ورود مرتضی به جمع خانواده مسلمان و متدین یاراحمدی را در شهرستان فسا، به پدر او دادند. باتربیت اسلامی خانواده از کودکی علاقه‌ای خاص به اسلام و اهل‌بیت (ع) پیدا کرد. مرتضی دو سال از عمر خود را در دبستان شهید فرج‌الله یاراحمدی رودخور گذرانید و بعدازآن مدرسه را رها و همراه پدر به امور کشاورزی پرداخت. با پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل بسیج و پایگاه مقاومت، در آن نهاد مردمی ثبت‌نام و یکی از اعضای...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید علیرضا محمدعلی پور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد عليرضا محمدعلي پور »
شکوفه‌های رنگارنگ بهاری، درختان زمستان زده را زینتی چشمگیر داده بودند. در نهمین روز از فروردین سال 1345 بود که در شهرستان نی‌ریز، میان خانه‌ای بی‌آلایش و ساده، غنچه وجود «علیرضا» صفا بخش دل اهل خانه شد و نور و شادی را در فضای آن پراکنده ساخت. هنوز راه رفتن را بخوبی نیاموخته بود که بر کنار سجاده پدر می‌نشست و معصومانه بر قیام و قعود وی می‌نگریست. کم‌کم رکوع و سجود را فراگرفت و عشق به پرستش...
شهدا سال ۶۵- زندگینامه شهید محمدرضا بیگی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد محمد رضا بيگي »
تیرماه سال ۱۳۴۶ ستاره وجود محمدرضا در افق زندگی درخشید، چلچله‌ها سرود شادی سر دادند و به میمنت آمدنش جشن و شادمانی در خانواده متدین و زحمتکش در روستای مشکان برپا شد. کودکی را کودکانه سپری کرد و برای تحصیل راهی دبستان شهید آیت (ششم بهمن) مشکان شد و با موفقیت دوره ابتدایی را گذراند. سپس دوره راهنمایی را نیز در مدرسه ابوریحان بیرونی مشکان سپری کرد. محمدرضا، در انجام فرایض دینی، نماز و عبادات جدی بود و در...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید اکبر میرزازاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید اکبر میرزازاده »
بسیج لشکر مخلص خداست که دفتر تشکیل آن را همه مجاهدان، از اولین تا آخرین آنها امضا نموده‌اند. بسیجی شهید اکبر میرزازاده در تاریخ 1341/3/1 در شهرستان نی‌ریز به دنیا آمد. دوره ابتدایی را در مدرسه فرهنگ اسلامی نی‌ریز آغاز و دوره راهنمایی را در مدرسه شهید مفتح (آپادانا) و دوره متوسطه را در دبیرستان شعله طی کرد. وی دارای صوتی زیبا بود و در نتیجه پرورش یافتن در خانواده‌ای مؤمن و پایبند به قرآن، علاقه زیادی به خواندن...
خاطراتی از مجروحان
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » پدافندها »
آقای دکتر جمشیدی در مورد مقاومت‌، ایثار و از خود گذشتگی رزمندگان مجروح‌، خاطراتی نقل می کند از جمله اینکه‌: در عملیات فاو بود که من 4-5 مجروح دیدم که اینها در حال شهادت بودند‌ و باید عمل می شدند. ابتدا آنها را احیاء کردند و لحظه‌ای که می خواستند آنها را احیاء کنند،‌چون لباسهایشان را سریع پاره می‌کردند که راحت بتوانند قلب را ماساژ دهند‌، دیدم این رزمنده‌ها یا یک دست ندارند یا یک پا‌. یعنی دست و...
رویای صادق
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر هشت »
آقای اصغر ماهوتی می‌گوید: قبل از عملیات من به مرخصی آمده بودم. شهید حسین منوری به نی‌ریز آمد و گفت: بچه‌ها منتظر بودند‌، عملیات می‌خواهد انجام شود‌. گفتم‌: کجا‌؟ گفت‌: در منطقه اروند‌، طرف فاو. گفتم بعید است‌!. بنظر نمی‌رسد آنجا عملیات شود. شدت آب طوری بود که هیچکس نمی توانست قبول کند که آنجا عملیات می‌شود. بهر حال ما به جبهه برگشتیم. شهید سرافراز تا مرا دید خوشحال شد‌. از او سؤال کردم. کجا می‌خواهد عملیات شود؟...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید کرامت دمیری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
کرامت در اولین روز از دی‌ماه سال ۱۳۴۸ در روستای چاه گز از توابع شهرستان نی‌ریز در خانواده‌ای متدین و مذهبی چشم به جهان گشود. دوران کودکی را در دامان مادری مهربان و در کنار پدری دلسوز و معتقد به مذهب و دین مبین اسلام سپری کرد. هفت‌ساله بود که راهی دبستان چاه گز شد و دوره ابتدایی را با موفقیت به پایان برد. سپس دوره راهنمایی را در مدرسه ابن‌سینا سپری کرد. علاقه به تحصیل او را...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید محمد علی علی کاوه
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید محمد علی علی کاوه »
 وقتی در 1346/2/2 غنچه وجود محمدعلی شکفت، فرشتگان شادباش‌گو شدند و بلبلان سرود خوان و در روستای تنگ‌حنا از توابع نی‌ریز، شادمانی خانه مسلمانی متدین را فراگرفت. دوران کودکی را در کانون گرم خانواده پشت سر گذاشت و در سن 6 سالگی جهت کسب علم و دانش راهی مدرسه ابتدایی جهاد تم‌شولی شد. طی مسافت طولانی برای رفتن به دبستان، موجب شد که تا سال سوم ابتدایی تحصیل کند و از ادامه ‌آن منصرف شود. سپس به مشاغل...